دیفای (DeFi)؛ برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل

دیفای (DeFi)؛ برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل

اگر سناریو اقتصاد دنیا را به یک فیلم سینمایی تشبیه کنیم، می‌توانیم جایزه اسکار بهترین فیلم را به فناوری بلاک چین و جایزه بهترین نقش اول را هم به بیت کوین اختصاص دهیم، چرا که اکثر اقتصاددان‌ها عقیده دارند، شاید این راهکار بتواند سناریو درام اقتصاد دنیا را با پایانی خوش به انتها برساند؛ اما دنیای کریپتوکارنسی هنوز راه زیادی در پیش دارد و داستان به همین جا ختم نمی‌شود.

سینماگران می‌دانند که نقش مکمل در بعضی از موارد تاثیرگذارتر از نقش اصلی است، در این سناریو و به عقیده نویسنده، نقش مکمل داستان بر عهده دیفای (DeFi) می‌باشد. در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت که چطور دیفای یا امور مالی غیرمتمرکز می‌تواند اسکار بهترین نقش مکمل را بگیرد.

اقتصاد دنیا از ابتدا تا کنون رکودهای زیادی را پشت سر گذاشته و نظام‌ مالی کشورهای پیشرفته سعی کردند تا با ارائه راهکارهای مختلف این بحران‌ها را پشت سر بگذارند، برای مثال به بحران مالی سال 2007-2008 آمریکا اشاره می‌کنیم که ضربه بزرگی بر پیکره نظام سرمایه داری آمریکا وارد کرد.

دلایل این بحران مواردی مثل رونق بی‌رویه بازار مسکن و وام‌دهی رهنی بانک‌ها و موسسات مالی و همچنین عدم وجود قوانین بازدارنده برای سفته و چک بود. البته نمی‌توان مسائل سیاسی بین المللی را مثل حادثه یازده سپتامبر نادیده گرفت. در این اتفاق سهام بازار نیویورک 20 درصد سقوط کرد! قیمت نفت به شدت کاهش یافت و به طور خلاصه اقتصاد جهان تحت تاثیر این اتفاق در رکودی عظیم فرو رفت.

در نهایت دولت آمریکا و کشورهای پیشرفته سعی کردند تا نسخه جدیدی برای این وضعیت اقتصادی بپیچند و آن را از بحران خارج کنند. در حال حاضر و در سال 2022 میلادی هنوز هم به دلیل وجود مسائل سیاسی و فرامنطقه‌ای مثل جنگ‌های اخیر (روسیه و اوکراین) وجود بحران‌های اقتصادی در بازارهای جهانی دیده می‌شود.

دیفای؛ راه حلی امیدوارکننده برای آزادی مردم دنیا

در حال حاضر پاندمی کرونا اقتصاد جهان را با چالش مواجه کرده است؛ بخشی از دانش حوزه بهداشت و سلامت عمومی بشر به حوزه علوم انسانی و مشخصا روابط بین‌الملل راه پیدا کرده و مشکلات اقتصادی و بدهی‌ کشورها، مسئله رفاه مردم را با مشکلات جدی مواجه کرده است. در این بین کسب و کارهای کوچک بیشتر در معرض آسیب قرار دارند.

با کشف واکسن و استفاده از آن در بسیاری از مناطق، شاهد خروج بازارهای مالی از کُمای مغزی هستیم، اما هنوز هم پیش‌بینی می‌شود تا زمانی که اقتصاد جهانی به شکل اولیه خود بازگردد، راه درازی در پیش است.

این مسئله وضعیت کار را در مناطق فقیر و محروم جهان برای جبران خسارت‌های به وجود آمده در دوران پاندمی پیچیده‌تر می‌کند، در حال حاضر، تنها یک راه حل امیدوار کننده برای برطرف کردن این مشکلات وجود دارد و آن امور مالی غیرمتمرکز یا به اصطلاح دی‌فای (DeFi) است.

شروع بحران کووید-19، منجر به رشد حوزه دیفای به ویژه در تابستان سال 2020 شد و باتوجه به پتانسیل بالای این حوزه می‌توان انتظار داشت که در آینده‌ای نه چندان دور شاهد این باشیم که امور مالی غیرمتمرکز تبدیل به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره ما شوند.

قبل از ورود به دنیای جذاب دیفای، لازم است با بیت کوین و فناوری بلاک چین آشنا شوید، بیت کوین به همه ما این توانایی را ارائه داد تا ارزش و اعتماد را تبدیل به کالایی برای خرید و فروش کنیم. اگر این مفهوم را درک کنید، فهم DeFi نباید برای شما سخت باشد. دیفای (DeFi) مردم را از ظلم و ستم و سلطه دولت‌ها رها می‌کند و این پتانسیل را دارد که واسطه‌های غیر ضروریِ ارائه‌دهنده امور مالی را به طور کامل حذف کند، در این راستا پروژه‌های هیجان‌انگیز زیادی در دست اجرا هستند.

فناوری بلاک چین و حذف واسطه‌ها

واسطه‌ها! افرادی با چهره خندان که به فکر نابودی شما هستند. این واسطه‌ها از صندوق‌دار سوپرمارکت گرفته تا دلال املاک و فروشنده ماشین‌های دست دوم همه جا پیدا می‌شوند و بیشترین اثری که وجود آنها در زندگی مردم ایجاد کرده، چیزی نیست جز بی‌اعتمادی! هدف اصلی و بزرگ‌ترین دستاورد فناوری بلاک چین، حذف واسطه‌هاست. ساخت دنیایی جدید با اجرای قراردادهای ریاضی محور، امور مالی را از بی‌اعتمادی و فاسدترین تمایلات انسان‌ها پاک می‌کند.

ارز دیجیتال بیت کوین برپایه فناوری بلاک چین خلق شده است، بلاک چین مفهوم پایگاه داده را به روشی کاملا متفاوت تغییر می‌دهد و با توزیع غیر متمرکز اطلاعات، چارچوب جدیدی از اینترنت را ایجاد کرده است. این فناوری در حال حاضر محدود به ارزهای دیجیتالی نیست و کاربردهای بسیار فراوانی دارد.

یکی از جالب‌ترین کاربردهای بلاک چین تامین مالی زنجیره تامین است. بلاک چین استانداردی طلایی برای زنجیره تامین خواهد بود و سیستم مالی فعلی را در صورت موفقیت متحول خواهد کرد. توانایی ایجاد اعتماد فوری در معاملات ثبت شده می‌تواند منجر به بهبود کارایی در بسیاری از عملکردهای مرتبط با عملیات زنجیره‌تامین، از جمله مبادلات پولی، معاملات عملیاتی، عقد قرارداد و تأمین منابع، بدون نیاز انحصاری به یک سیستم متمرکز شود.

بنابراین امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) در بستر فناوری بلاک چین در ده‌ها بُعد اقتصادی مختلف تأثیرات متحول کننده‌ای بر جهان خواهد گذاشت؛ به عبارت ساده‌تر می‌توان گفت، DeFi در سال‌های آینده می‌تواند بسیاری از ایرادات سیستم‌های مالی موجود را برطرف کند، شفافیت را افزایش و امنیت قوی‌تری را ارائه دهد و در عین حال جایگزین بسیاری از فرآیندهای قدیمی شود.

بیت کوین؛ رابین هود دنیای امروزی

خلق بیت کوین انقلابی در سیستم‌های بانکی ایجاد کرد، اما برای غیرمتمرکز سازی کامل نیاز هست تا اقدامات بیشتری صورت بگیرد تا مردم بتوانند به راحتی از خدمات مالی غیرمتمرکز استفاده کنند. هر فرد علاقه‌مند به دنیای کریپتوکارنسی و ارزهای دیجیتال، در قدم اول لازم است تا بیت کوین را بشناسد. زیرا بیت کوین نقش اصلی را در این بازی دارد و زیربنای ساخت تمام برنامه‌های غیرمتمرکز است.

در سال 2008 و در اوج رکود اقتصادی، بیت کوین به عنوان یک راه حل برای نجات مردم دنیا از شرایط بد مالی و اقتصادی توسط فرد یا گروهی از افراد با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو خلق شد. با ثبت دامنه bitcoin.org در 18 آگوست سال 2008، ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) مقاله‌ای را با نام «بیت کوین – یک سیستم پول الکترونیکی نظیر به نظیر» منتشر کرد. او در این مقاله از حذف نهاد‌های مالی و غیرمتمرکز کردن فرایند تایید اعتبار پرداخت‌های آنلاین صحبت کرد.

بیت کوین یک پول یا ارز غیر‌فیزیکی و دیجیتالی است که به صورت رمزنگاری شده و با هدف جایگزینی برای پول وارد چرخه‌ مالی شد، کلیه معاملات انجام شده به واسطه بیت کوین به صورت ناشناس، برای حفظ حریم خصوصی افراد در شبکه بلاک چین به صورت هش (توابع رمزنگاری شده) شده باقی می‌مانند.

امور مالی غیرمتمرکز (Decentralised Finance) چیست؟

مهم‌ترین مسئله‌ای که درباره امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi باید بدانید این هست که دیفای به دنبال ایجاد جایگزینی جهانی و غیرمتمرکز برای تمام سرویس‌های مالی از جمله بانک‌ها، بیمه، صندوق‌های پس انداز و وام‌دهی است که تا به امروز وجود داشتند. درواقع دیفای به دنبال این است که انجام امور مالی را برای هرکسی که یک تلفن هوشمند و اتصال به اینترنت دارد، به صورت یکپارچه و غیرمتمرکز به ارمغان بیاورد؛ یکی از اهداف DeFi ارائه خدمات مالی به 1.7 میلیارد نفر از مردم سراسر دنیاست که از خدمات بانکی و مالی محروم هستند و دیفای قصد دارد تا آنها را به سیستم اقتصاد جهانی متصل کند.

سرویس‌های DeFi، برنامه‌های غیرمتمرکزی (dApps) خواهند بود که بر روی یک بلاک چین، به عنوان مثال، بلاک چین اتریوم کار می‌کنند. امور مالی غیرمتمرکز از قراردادهای هوشمند برای خودکارسازی بسیاری از عملکردهای خدمات مالی استفاده می‌کنند.

برنامه‌های DApps اطلاعات کاربران را در چندین مکان به جای نگهداری در یک سرور می‌گذارند که این امر موجب امنیت بیشتر داده‌ها می‌شود. دی‌اپ‌ها (DApps) به یک شبکه بلاک چین متصل هستند و بدین شکل کپی‌ای از اطلاعات‌ در همه رایانه‌های یک شبکه بلاک چین ذخیره می‌شود. این بدان معناست که طبق تعریف، هیچ فرد یا گروهی دی‌اپ‌ها را کنترل نمی‌کند؛ بنابراین هر سازمانی که dApps را توسعه می‌دهد نیاز به تمرکز قوی بر حاکمیت و نظر کاربران جامعه خود دارد.

قوانین و مقرراتی که در سازمان‌های متمرکز پیاده‌سازی می‌شوند را می‌توان در یک بلاک چین یا توکن به صورت برنامه‌نویسی شده برای اجرا تعریف کرد؛ این موضوع حکمرانی را در امور مالی به صورت خودکار درمی‌آورد. البته فرآیندهای اجرایی هنوز هم نیازمند به توسعه و بهبود بیشتری هستند. به این ترتیب، بلاک چین نقش یک مدرک قانونی پُر‌رنگ را برای ثبت دیتا به صورت همیشگی و عمومی اجرا خواهد کرد. بنابراین می‌توان گفت دیفای (DeFi) اهمیت مالکیت و شفافیت داده‌ها و قابلیت حسابرسی آنها را افزایش و مزایای منحصر به فردی را نسبت به سیستم‌های مالی سنتی موجود ارائه می‌دهد.

مشکلات بازارهای مالی سنتی

بازارهای مالی سنتی به شدت متمرکز هستند، منظور از متمرکز بودن در اینجا به این معناست که بانک‌های مرکزی و مسئولین هر کشور درباره پول تصمیم گرفته و آن را کنترل می‌کنند. در واقع در بازارهای مالی سنتی کنترل جریانات مالی یک کشور به طور متمرکز در اختیار مسئولین آن کشور قرار دارد. این موضوع مشکل اصلی سیستم‌های مالی سنتی است، زیرا این متمرکز بودن، ریسک خطرات ناشی از آن را بسیار بالا می‌برد.

همچنین از زمان شروع پاندمی کرونا ویروس، بسیاری از مردم علاقه خود را به دارایی‌های دیجیتال نشان داده‌اند و به نظر می‌رسد که این روند قرار نیست از بین برود. بسیاری از افراد تازه‌کار در حال بررسی عملکرد بلاک چین هستند و به طور فعال در معاملات رمز ارزی شرکت می‌کنند تا با به دست آوردن سود از بازار کریپتو، ضررهای خود را از سایر بازارهای مالی جبران کنند. بنابراین جای تعجب نیست که اعتماد به امور مالی غیرمتمرکز با گذشت زمان افزایش یابد.

مزایای DeFi نسبت به امور مالی سنتی

سیستم مالی سنتی به بانک‌ها به عنوان نقش واسطه متکی است، در این سیستم علاوه بر زمان و هزینه‌ای که صرف می‌شود، احتمال خطای انسانی هم در اجرای آن وجود دارد. اما در DeFi به هیچ واسطه‌ای نیاز نیست. در این برنامه‌های غیرمتمرکز، کدهای نوشته شده هستند که در صورت بروز هرگونه اختلال احتمالی نقش بررسی‌کننده و رفع آن را بر عهده داشته و کاربران هم همیشه بر دارایی خود کنترل کامل دارند.

امور مالی غیرمتمرکز سیستمی است که در آن معاملات همتا به همتا و بدون واسطه انجام می‌شود و تحت کنترل قراردادهای هوشمند، تراکنش‌ها (تقریبا) فوری و (تقریبا) رایگان هستند.

یکی از مزیت‌های اصلی DeFi بدون حاشیه و در دسترس بودنِ همیشگی آن است، از آنجایی که سیستم مالی سنتی متکی بر سودآوری و واسطه‌ها است، خدمات آنها معمولاً در مکان‌هایی با جوامع کم درآمد وجود ندارد. اما با دیفای هر کسی، در هر مکانی تنها با یک گوشی هوشمند و دسترسی به اینترنت می‌تواند از این خدمات مالی غیرمتمرکز استفاده کند.

این امر روش بانکداری را برای افراد ضعیف دنیا که از خدمات مالی بانک‌ها محروم هستند، متحول خواهد کرد. در نتیجه DeFi، هزینه‌ها را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد و افراد کم درآمد هم می‌توانند از طیف گسترده‌تری از خدمات مالی بهره‌مند شوند.

کاربردی‌ترین برنامه‌های دیفای DeFi

  • مبادلات غیرمتمرکز (DEX):

یکی از مهم‌ترین کاربردهای دیفای در مبادلات آنلاین و مالی کاربران برای تبدیل و انتقال ارزهاست. اصطلاح DEX به صرافی‌های غیرمتمرکزی گفته می‌شود که کاربران از طریق این پلتفرم‌ها می‌توانند به صورت مستقیم و بدون هیچ واسطه‌ای ارزهای دیجیتال را با یکدیگر مبادله کنند.

  • پلتفرم‌های وام‌دهی:

وام‌گرفتن یکی از پرتقاضاترین امور مالی در سراسر دنیاست، دیفای با ایجاد سیستم‌های غیرمتمرکز و با کمک قراردادهای هوشمند، پلتفرم‌های وام‌دهی را برای جایگزینی واسطه‌هایی مانند بانک‌ها به وجود آورده است.

  • رپد بیت کوین (WBTC):

رپد توکن‌ها امکان استفاده از دارایی‌های غیر بومی را در بلاک چین فراهم می‌کنند، بدین ترتیب رپد بیت کوین (WBTC)، روشی برای ارسال بیت کوین به شبکه اتریوم است، تا این ارز دیجیتال بتواند مستقیما در سیستم‌های دیفای استفاده شود. کاربران با استفاده از WBTC در حوزه دیفای می‌توانند وام یا سود معاملات خود را دریافت نمایند.

  • استیبل کوین‌ها:

کاربرد دیگر حوزه دیفای در ارتباط با ساخت و استفاده ارزهای دیجیتالی با قیمت ثابت است که به اصطلاح به آنها استیبل کوین گفته می‌شود، این کوین‌ها برای حفظ ثبات قیمتی خود به دارایی‌های مثل ارزهای های فیات (دلار و یورو) وابسته هستند.

  • پیش‌بینی انتخابات:

ایجاد بسترهایی برای شرط‌بندی روی نتایج رویدادهای آینده مانند انتخابات یکی از کاربردهای دیفای است که بدون واسطه و با ارائه عملکرد یکسان انجام می‌شود.

  • جنگ و تحریم‌ها

استفاده از رمز ارزهای دیجیتالی با استفاده از پلتفرم‌های غیرمتمرکز یکی از بهترین راه‌ها برای دور زدن تحریم‌ها در کشورهایی همچون ایران است، به علاوه در شرایط اضطراری مثل جنگ مردم می‌توانند، دارایی‌های خود را با ابزارهای دیفای برای حفظ ارزش به رمز ارزها تبدیل کرده و از آنها برای خرید کالای مورد نیاز خود استفاده کنند.

نتیجه گیری

امور مالی غیرمتمرکز برای ایجاد تغییری اساسی در اقتصاد جهانی به‌وجود آمده است، با رشد هر چه بیشتر فناوری بلاک چین، شاهد تمرکززُدایی، حفظ حریم خصوصی، بازگشت اعتماد به بازارهای مالی و ایجاد یک سیستم شفاف، امن و عمومی خواهیم بود.

دیفای (DeFi) کلیه افراد را در سراسر دنیا به سیستم اقتصادی مشترک پیوند می‌دهد، هزینه انجام تراکنش‌ها را به کمترین میزان می‌رساند و فرصت‌های جدیدی از سرمایه‌گذاری را در اختیار کاربران خود قرار می‌دهد. این ویژگی‌ها باعث می‌شود افراد نسبت به گذشته کمتر تحت تاثیر سیستم‌های مالی متمرکز و رکود‌های اقتصادی آنها قرار بگیرند، بنابراین می‌توان گفت: DeFi، آینده‌ی غیرمتمرکز در بخش امور مالی را می‌سازد.

نظر نویسنده

در این نوشته‌ها هدف از خلق بیت کوین، فناوری بلاک چین، علت شکل‌گیری و اهمیت دیفای (DeFi) را بررسی کردیم، اما در نحوه استفاده از این فناوری طنز جالبی وجود دارد و آن‌هم صرافی‌های متمرکز ارز دیجیتال هستند! طنزی که با درک آن متوجه علت رشد چشمگیر مبادلات غیرمتمرکز خواهید شد.

امروزه بسیاری از ارزهای دیجیتال از طریق صرافی‌های متمرکز خرید و فروش می‌شوند، یعنی برای دسترسی به بیت کوین شما نیاز به داشتن یک واسطه دارید! و این طنز ماجراست. زیرا هدف از خلق بیت کوین و فناوری بلاک چین حذف واسطه‌های مالی است. کاربران به این پلتفرم‌ها اعتماد کرده و دارایی‌های خود را به آنها می‌سپارند و با پرداخت کارمزد به صرافی، اعدادی دیجیتالی که در یک پایگاه داده ثبت می‌شوند را دریافت می‌کنند. به علاوه مسئله ناشناس بودن انجام تراکنش‌ها در بلاک چین با استفاده از صرافی‌های متمرکز زیر سوال رفته است، زیرا برای استفاده از خدمات این پلتفرم‌ها در اکثر مواقع نیاز به احراز هویت وجود دارد.

تمام این موارد دست به دست هم داده تا شاهد رشد هر چه بیشتر دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز و دستاوردهای آن برای ساخت دنیایی بهتر، برابر و غیرمتمرکز باشیم.

نظر شما درباره این سناریو و نقش دیفای به عنوان برنده بهترین بازیگر نقش مکمل جایزه اسکار چیست؟